|
|
نوشته شده در 2 / 1 / 1390
بازدید : 554
نویسنده : امین (ره)
|
|
یارو با کامیون اومده تو محوطه بیمارستان بوق میزنه،
حراست با بلندگو داد میزنه آقا اینجا بوق نزن! یارو دوتا بوق دیگه میزنه یعنی باشه!
بعد نیم ساعت برمیگرده میخواد بره بیرون،
دوتا بوق واسه حراستیه میزنه!! حراستیه با بلندگو میگه نوکرم!
————
شش ماه به دوستت مهربونی میکنی ، خوبی باهاش ، هر کاری میگه میکنی
که بفهمونی دوستش داری …
دو روز که اعصاب نداری ، میگه: حالا شناختمت !
————
با دوستم رفتیم طلبش رو از یکی بگیره ،
وقتی خواست پولش رو بگیره کلی تعارف کرد که باشه حالا ، عجله ای نیست ، قابل نداره و …
طرف هم گفت حالا که اینجوری میگی بیا این چک رو بگیر پول نقد رو لازم دارم ،
دوستم میگه نه دیگه اینجوری ! چک نده ! میخوای پول باشه پیشت ، فردا ازت میگیرم !
————
دوستم میپرسه فردا چرا تعطیله؟ میگم مبعثه… میگه مبعث کدوم امامه !؟
————
طرف پاشده با کامیون اومده آزمون گواهینامه پایه یک شرکت کنه !
————
طرف با اسم مهسا جووون اومده تو یه فروم ، میگه :
من مشکل کامپیوتری دارم میشه کمکم کنید ؟
سی چهل نفر راهنماییش کردن کلی هم لایک گرفت !
مشکلش که حل شد گفت : بچه ها … دمتون گرم !
اسمِ من عباسه ، نوکرم که مشکلمو حل کردین
اول با اسم خودم اومدم ، هیشکی جوابمو نداد
————
تو عروسی یکی میخواست یکی رو بلند کنه برقصونه،
طرف دوست نداشت برقصه؛ انقدر بهش گیر داد باید برقصی که آخرش دعوا شد!
————
یارو تو پروفایلش جلو ورزش نوشته: “حکم چهار نفره!”
————
الان ۵ ماه از تغییر ساعت رسمی گذشته ، هنوز وقتی ساعت میپرسن میگن قدیمه ؟ یا جدید !؟
————
خاور با بار گوجه چپ کرده راننده داره دو دستی میرنه تو سر خودش
بعد ملت وایسادند از رو زمین مصرف گوجه یک سالشون رو جمع کنند
————
تو کوچه ترقه زدند، پیرزنه دم در وایساده بود هفت جد یارو رو نفرین کرد
دو دقیقه بعد نوه خودش ترقه زد در حد بمب هیدروژنی!
پیرزنه گفت: قربون قد و بالات مادر مواظب باش
————
طرف میخواد تو کنکور تقلب کنه زنگ میزنه دفتر مراجع استفتاء!
:: موضوعات مرتبط:
,
,
,
:: برچسبها:
طنز ,
|
|
|